کد مطلب:315039 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:186
نتیجه ظلم
نوشته اند در زمان حكومت مجدالملك كه ظاهرا از حكام زمان قاجار
[ صفحه 627]
بود و بعضی ها نوشته اند: میرزا محمد خان ارباب كه از خانم های معروف بوده یكی از كارگزاران و مباشران و مزدوران یا به قول معروف نوچه هایش، كه كربلا بوده زن متمولی را می بیند و به قصد اخاذی و باج به دروغ او را متهم كرده و نسبت های ناروا به او می دهد، تا از این راه از آن مخدره پولی بگیرد.
آن بانو زیر بار نمی رود و از پول دادن امتناع می كند. آن مزدور بی حیا دست به یقه می شود، ولی آن خانم از دستش فرار می كند و به حرم حضرت ابوالفضل (علیه السلام) می رود. دست به شبكه های ضریح مقدس آن حضرت انداخته و باسوز و گداز به آن حضرت استغاثه می كند. می گوید: یا اباالفضل (علیه السلام) دخیل و در پناه تو هستم به فریادم برس.
اما آن مرد گستاخ با كمال پررویی وارد حرم می شود و دست زن را گرفته از حرم بیرون كشیده و پول مورد نظر را از او با زور می گیرد. خدام حرم هم نتوانسته بودند در برابر این ظلم عكس العملی انجام دهند و از پناهنده حرم مبارك دفاع نمایند، اما صاحب خانه به خوبی انتقام آن زن مظلومه را از ظالم می گیرد. همین مزدور وقتی كه با ارباب خود سوار ماشین می شود كه به نجف اشرف بروند، در مسیر راه اتفاقا با خودرو دیگری تصادف می كنند و بر اثر این تصادف دستانش از شانه قطع می شود.
در بعضی كتاب های دیگر نوشته اند: سوار طراره (قایق) می شود دستش می پیچد و می شكند و بی هوش می شود. به مریض خانه و اطباء مراجعه می كنند و از معالجه مأیوس می شوند و دستانش قطع می شود. این است نتیجه جسارت به زوار و پناهنده حضرت عباس (علیه السلام). [1] .
[ صفحه 628]
[ صفحه 627]
بود و بعضی ها نوشته اند: میرزا محمد خان ارباب كه از خانم های معروف بوده یكی از كارگزاران و مباشران و مزدوران یا به قول معروف نوچه هایش، كه كربلا بوده زن متمولی را می بیند و به قصد اخاذی و باج به دروغ او را متهم كرده و نسبت های ناروا به او می دهد، تا از این راه از آن مخدره پولی بگیرد.
آن بانو زیر بار نمی رود و از پول دادن امتناع می كند. آن مزدور بی حیا دست به یقه می شود، ولی آن خانم از دستش فرار می كند و به حرم حضرت ابوالفضل (علیه السلام) می رود. دست به شبكه های ضریح مقدس آن حضرت انداخته و باسوز و گداز به آن حضرت استغاثه می كند. می گوید: یا اباالفضل (علیه السلام) دخیل و در پناه تو هستم به فریادم برس.
اما آن مرد گستاخ با كمال پررویی وارد حرم می شود و دست زن را گرفته از حرم بیرون كشیده و پول مورد نظر را از او با زور می گیرد. خدام حرم هم نتوانسته بودند در برابر این ظلم عكس العملی انجام دهند و از پناهنده حرم مبارك دفاع نمایند، اما صاحب خانه به خوبی انتقام آن زن مظلومه را از ظالم می گیرد. همین مزدور وقتی كه با ارباب خود سوار ماشین می شود كه به نجف اشرف بروند، در مسیر راه اتفاقا با خودرو دیگری تصادف می كنند و بر اثر این تصادف دستانش از شانه قطع می شود.
در بعضی كتاب های دیگر نوشته اند: سوار طراره (قایق) می شود دستش می پیچد و می شكند و بی هوش می شود. به مریض خانه و اطباء مراجعه می كنند و از معالجه مأیوس می شوند و دستانش قطع می شود. این است نتیجه جسارت به زوار و پناهنده حضرت عباس (علیه السلام). [1] .
[ صفحه 628]
[1] الوقايع و الحوادث، 38 / 3 كبريت الاحمر شخصيت ابوالفضل 76.